رباعيات گلچين شده ( شماره- 4)

[kalaavangaa]

[RIGHT][FONT=2 Nazanin]بسمة تعالی[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]رباعيات گلچين شده ( شماره- 4)[/FONT][/RIGHT][RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]بار ها اين دلم، پر از غم شد بی جهت، جايگاه ماتم شد[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]با نهيبی، دلم مخاطب شد خالی از هر غم و ز هر تب شد[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]نا گهان اين دلم به شور افتاد بدن از آن به مور مور افتاد[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]تا دلم را سپرده ‌ام به خدا شور و مورش همه به دور افتاد[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]گه و گاهی، سراغم آيد غم پر شود سينه‌، از غم ب‍ی غم[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]من ندانم كه از كجا آمد می‌كُشد تا برون رود، آن غم[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]شور دل را، چرا كنی باور از كجا آمد و، كدامين در[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]كه‌سرابی‌است‌و‌محو می‌‌گردد چون‌كه‌بی‌ريشه است نگيرد سر[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]غم دل را مخور تو ای‌ جانم غم دل تيشه‌ای است، ای جانم[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]بی تفاوت، كنار آن بگذر ورنه او هست قاتل، ای جانم[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]بار ها شد دلم، غبار گرفت شده محزون و، چهره زار گرفت[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]علّت آن نيامده، به خاطر من سر به بالا شدی، به بار گرفت[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]غم دل را به سينه ‌ات بسپار مگو آن را به كس به غير از يار[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]كه ترا نيست بهره‌ای از اين كار كه نباشد به تو، ضرورتی در كار[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]نغمة بلبل و، ز شر شر آب می وزد باد و، نور از مهتاب[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]يك‌يك‌اين‌چهار‌را‌چه‌خوش‌است بلبل و آب و، باد و هم مهتاب[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]شد سحرگاه و، بلبل بيدار نغمه دارد دمی، ز فرقت يار[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]ناله دارد و ر ا است، دلتنگی كی رسد فرصتی، كه بيند يار[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]يار من بی وفا است شكّی نيست دوری او بلا است، شكّی نيست[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]لحظه ها را ز دوريش، شمرم با اميدم، اميد را شكّی نيست[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]دارم امّيد تا رسم بر يار بردباری است ، باشد آن دشوار[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]ناله و لابه را، به همره آه سوز در سينه را، بسی دشوار[/FONT][/RIGHT][RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]شمع و پروانه و شب تاريك بلبلی نيست تا، كند جيك جيك[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]شمع می‌سوزد و، به اتمام است غم پروانه روز را ، كند تاريك[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]ای دل‌غمين مباش‌كه من، همره توام هرجاكه می‌روی به همره و در سايه تو ام[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]گر با هم ايم، سزاوار دوستی است تو با منی و من هم، همسايه تو ام[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]تو ز گاف و لام گل، گل چيده‌ای كی تو از هر با و لام، بلبلی را گفته‌ای[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]كی تو گفتی شين و ميم و عين شمع از پرِ پروانه‌ ها و شمع و گل، كی گفته ای[/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin][/FONT][/RIGHT]
[RIGHT][FONT=2 Nazanin]روز سه شنبه مورّخة19/12/1393 عبّاس توكّلی( سابع ) تهران[/FONT][/RIGHT]